Web Analytics Made Easy - Statcounter

اِدی دختری است که در۳ سالگی، پدرش را از دست داده است و حالا باید با مادرش مومرز برای مدتی و شاید هم همیشه در یک کاراوان زندگی کنند. مادر ادی نتوانسته است با شوهر دومش یعنی دووایت بسازد؛ پس به اجبار، ادی همراه با مادرش از پدر و دو خواهر ناتنی‌اش جدا می‌شوند و این می‌شود آرزوی ادی برای اینکه دوباره به یک زندگی طبیعی برگردد اما برای رسیدن به یک زندگی طبیعی او باید ماجراها و روزهای خوب و بد فراوانی را از سر بگذراند آن هم با مادری که بخشی از مشکل اوست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مادر ادی نتوانسته زندگی‌اش را با شوهرش حفظ کند او در کاراوان که خانه جدید او و ادی است، یا وقتش را با اینترنت‌گردی تمام می‌کند و یا مشغول نگاه کردن به تلویزیون است: «مومرز دوست داشت همزمان با شام، تلویزیون تماشا کند و توی اینترنت پرسه بزند. اگر مدتی طولانی تلویزیون نگاه می‌کرد، اینترنت قطع می‌شد و حسابی از کوره درمی‌رفت. بعضی وقت‌ها همین شاممان را خراب می‌کرد».

لسلی کانر نویسنده رمان، ماجرای در انتظار یک زندگی طبیعی را از خوب جایی شروع می‌کند یعنی دست خواننده را می‌گیرد و می‌برد دقیقاً وسط یک ماجرایی که کشش لازم را هم دارد رها می‌کند تا با شخصیت‌های رمانش زندگی کنند. آن هم با این شروع خوب: «شاید من و مومرز نباید غافلگیر می‌شدیم چون قبل از بستن وسایلمان دووایت گفته بود خانه در واقع یک کاراوان است ولی من توی ذهنم یکی از آن پارک‌هایی را مجسم کرده بودم که تو خیابان پنجاه بود، فکر می‌کردم کاراوان‌ها همیشه در پارک‌های مخصوص کاراوان هستند».

لسلی کانر که خودش در حومه شهر شنکتدی بزرگ شده است، اغلب سر راهش به شهر از پل فریمن عبور می‌کرده (همان پلی که در داستان هم وجود دارد) و به گفته خودش کتاب را از زندگی مردم عادی الهام گرفته است که به دور از زرق و برق زندگی مدرن در آن منطقه زندگی می‌کرده‌اند. خواننده پس از خواندن کتاب به این نتیجه می‌رسد که واقعاً ماجرایی که ادی وسط آن افتاده و البته نامش زندگی است، یکی از همان ماجراهایی است که خانم نویسنده آن را از نزدیک دیده است. نویسنده حتماً زندگی‌هایی از جنس زندگی ادی و مادرش را به گونه‌ای لمس کرده که تا این اندازه آن را خوب روایت کرده است. در انتظار یک زندگی طبیعی، همان غم‌ها و شادی‌هایی است که هر کدام از ما در زندگی آن را تجربه کرده‌ایم اما به شکلی متفاوت، برای همین است که با آنچه برای ادی پیش می‌آید همذات‌پنداری می‌کنیم.

رمان تلاش دختری نوجوان برای حفظ زندگی است آن هم با مشکلات و تلاطم‌هایی که نمی‌خواهند او روی خوش ببیند اما آنچه در پایان اتفاق می‌افتد رسیدن به همان چیزی است که شخصیت نوجوان رمان دوست دارد.


«اوایل ژوئن، وقتی همه چیز آرام بود هیچ کس- که شامل من هم می‌شد - انتظار چیزی را نداشتیم. داشتم به گل‌های داوودی جدید گراندیو آب می‌دادم که دیدم دووایت دارد می‌آید. صدا زد: «ادی! ادی! باورت نمی‌شه!» روی زانوهایش افتاد، حدود 7-6 متر با من فاصله داشت. دستش را توی جیبش کرد و پاکت کلفتی را بیرون آورد. پرسیدم: «اون دیگه چیه؟».

«مدارک فرزندخوندگی!» صدایش زنگ می‌زد: «تو مال منی من مال تو!» شلنگ را انداختم:  

«ما چی هستیم؟» قدمی به طرفش برداشتم.


کوتاه اینکه بی‌دلیل نیست که لسلی کانر فهرست بلندبالایی از جوایز مهم حوزه ادبیات کودک و نوجوان را برای این رمانش در کارنامه‌اش دارد. او هم موضوعی را انتخاب کرده که از معضلات اجتماعی دنیای معاصر است و روز به روز بیشتر می‌شود و هم با هنرمندی تمام توانسته از پس پرداخت این سوژه برآید. ترجمه فرح بهبهانی هم روان و گیراست و اثری خوش‌خوان را به همت نشر افق در اختیار مخاطب قرار داده است.

 خبرنگار: عباسعلی سپاهی یونسی

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: یک زندگی طبیعی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۳۷۶۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرگ مشکوک دختری که با نامزدش به مهمانی رفت

به گزارش تابناک، شامگاه شنبه مرگ دختر جوانی در یکی از بیمارستان‌های تهران به بازپرس حسین گودرز که مسولیت کشیک قتل پایتخت را بر عهده داشت اطلاع داده شد.

سپس پدر دختر فوت شده با مراجعه به دادسرای جنایی از میزبان دخترش شکایت کرد. مرد شاکی در تشریح ماجرا گفت: دخترم همراه نامزدش به مهمانی رفته بود و تا جایی که به من گفتند در آن مهمانی حالش بد شد. او را به بیمارستان رساندند و در بیمارستان فوت کرد.

در پی این شکایت میزبان مورد تحقیق قرار گرفت و او هم گفته‌های پدر دختر فوت شده را تایید کرد و گفت: او با نامزدش به مهمانی که میزبانش من بودم آمده بود که حالش بد شد و او را به بیمارستان رساندیم و در آنجا بود که فوت کرد.

پس از آن نامزد این دختر مورد تحقیق قرار گرفت و او هم با تایید گفته‌های دو نفر قبل ادامه داد: تا جایی که می‌دانم حال نامزدم خراب شد و او را به بیمارستان بردند اما بعد از آن دیگر خبر ندارم چه شد و بعد از مدتی خبر دار شدم که او فوت شده است. من یا میزبان در مرگ او نقشی نداشتیم.

در حال حاضر تحقیقات در مورد این مرگ مشکوک ادامه دارد.
منبع: سایت جنایی

دیگر خبرها

  • رمان اجتماعی معمایی «آفرودیت» در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • طنین زنگ سپاس معلم در مدارس آبادان
  • پیام تشکر بابت تبریک روز معلم
  • ۳ رمان نوجوان تألیفی پیشنهاد خرید هادی خورشاهیان از نمایشگاه
  • آیین اختتامیه سیزدهمین جشنواره نوجوان سالم
  • هدایت و تربیت، مهمترین رسالت معلمان
  • فوت مرموز دختری بعد از مهمانی رفتن با نامزدش
  • چگونه سرنوشت یک نوجوان تغییر کرد/ پاهای هوتن شکیبا در بتن!
  • چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتاب‌های ایرانی علاقه‌مند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
  • مرگ مشکوک دختری که با نامزدش به مهمانی رفت